کلسیم یک عنصر سخت متحرک در گیاه و خاک هست و انتقال آن به حدی در گیاه کند هست که سرعت آن جوابگوی رشد میوه ها و یا شاخه های جدید نیست و با احتمال زیاد با کمبود مواجه خواهیم شد. این موضوع مخصوصا در شرایطی که جذب کلسیم از خاک دچار مشکل باشد پیچیده تر خواهد شد. شرایطی مانند پی اچ نامناسب و بالای خاک و یا پی اچ های اسیدی هم در جذب این عنصر مهم تاثیر زیادی می گذارند. پی اچ ۵/۵ الی ۷ بهترین پی اچ برای جذب کلسیم به شمار می رود. وجود بی کربنات ها و فسفات ها در خاک موجب تشکیل ترکیبات غیر قابل جذب فسفات کلسیم و بی کربنات کلسیم می شوند. نیازهای گیاهان مختلف به کلسیم متفاوت هستند. برای نمونه نیاز درخت بارده سیب خیلی بیشتر از درخت بارده زیتون یا گیلاس هست. بنابراین بسته به نیاز گیاه بایستی در برنامه تغذیه کود کلسیم گنجانده شود و به دفعات لازم تکرار شود. بهتر است که کلسیم محلول پاشی شود. زیرا از طرفی جذب آن سریعتر اتفاق می افتد و نیازی به عبور مسیر آوندی از خاک تا انتهای درختان ندارد و از طرفی کمبود مورد نظر را زودتر برطرف می نماید. اما بسته به نیاز فصلی کلسیم می بایستی کود کلسیم چند نوبت به فاصله محلول پاشی شود. طی یک دوره پیکی برای گیاهان نیاز کلسیم بالا هست. برای مثال در فازهای رشد اولیه و ثانویه میوه هایی مانند هلو کلسیم محلول پاشی می شود در غیر اینصورت عوارض آن به احتمال بسیار بالا بروز خواهند نمود. اما در دوره های دیگر رشد میوه هلو مانند دوره انتهای رشد میوه ها نیاز کلسیمی کاهش پیدا می کند. بنابراین تامین کود کلسیم در دوره هایی که نیاز گیاه بالا هست می تواند بسیار حیاتی باشد. در رقابت برای جذب سایر عناصر نسبت به کلسیم پیروز می شوند. در صورتی منیزیم در خاک بیشتر باشد جذب آن از کلسیم بیشتر خواهد بود و پتاسیم هم همینطور هست.